گلایه ای از خدا، بخشی از کفرنامه ی کارو:
خدایا کفر نمی گویم،
پریشانم،
چی می خواهی تو از جانم؟!
مرا بی آن که خود خواهم اسیر زندگی کردی.
خداوندا!
......
گلایه ای از خدا، بخشی از کفرنامه ی کارو: خدایا کفر نمی گویم، پریشانم، چی می خواهی تو از جانم؟! مرا بی آن که خود خواهم اسیر زندگی کردی. خداوندا! ...... مايه اصل و نسب در گردش دوران زر است هر كسي صاحب زر است او از همه بالاتر است دود اگر بالا نشيند كسر شــأن شعـله نيست جاي چشم ابرو نگيرد گرچه او بالا تراست روي دريا، کف نشيند قعر دريا گوهر است یادمان باشد: . حواسمون باشه دل آدما شیشه نیست که روی آن ها کنیم... بعد با انگشت قلب بکشیم و وایستیم آب شدنش رو تماشا کنیم روی شیشه دل آدما اگه قلبی کشیدی باید مردونه پاش وایستی... دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه میرفت و بر میگشت... دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه میرفت و بر میگشت. با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود، دختر بچه طبق معمولِ همیشه، پیاده بسوی مدرسه راه افتاد....
ادامه مطلب
ناكسي گر از كسي بالا نشيند عيب نيست
ادامه مطلب
همیشه ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود"
کمی کنجکاوی پشت " همین طوری پرسیدم"
قدری احساسات پشت" به من چه اصلا"
مقداری عصبانیت پشت " چه می دونم"
اندکی درد پشت "اشکالی نداره" وجود دارد...
ادامه مطلب
ادامه مطلب
بي اجازه ماندي بي انکه من بخواهم
اما اکنون ذره ذره ي وجودم ماندنت را تمنا ميکند
مهمان نا خوانده ي قلبم بمان که ماندنت را سخت دوست دارم
بمان براي باور من که لحظه لحظه ي زندگي خويش را با تو پيوند زده ام
بمان که سخت دوستت دارم
ادامه مطلب
Power By:
LoxBlog.Com |